و برنده جایزه جشنواره خوارزمی برای پژوهش برتر!!

مقاله ای در مجله لنست در مورد وضعیت ایران در گذار منتشر شد. هدف ما ارایه برخی انتقادات در قالب نامه به سردبیر بر روی این مقاله و قضاوت خوانندگان محترم است.


اخیرا مقاله ای از تعدادی  از پزشکان مسئول در وزارت بهداشت و نویسندگان ایرانی و تعداد زیادی از ایرانیان خارج از کشورو همچنین افراد غیر ایرانی در نشریه معروف و معتبر لنست تحت عنوان:

Iran in transition: Lancet. 2019 May.11;393(10184):1984-2005. doi: 10.1016/S0140-6736(18)33197-0. Epub 2019 Apr 28.

منتشر شده است و جالب تر اینکه به عنوان پژوهش برتر جشنواره خوارزمی نیز پذیرفته شده است. جامعه دانشگاهی می دانند که این ژورنال  یکی از بالاترین impact factor ها را داراست (59.102 برای سال 2018) و طبیعتا برای افراد مقاله باز داشتن مقاله در این ژورنال آرزوی بزرگی است.

مشخص نیست که دقیقا مقاله مربوط چه پیامی برای مخاطب داخل کشور و یا مخاطب بین المللی دارد و اینکه چه تصویر واقعی از وضعیت فعلی سلامت و بهداشت در ایران ارائه داده و با بیان مشکلات چه راهکارهایی را ارائه می دهد؟ بویژه در زمانی که وزیر محترم بهداشت در حال افشا کردن فسادهای سیستماتیک در این وزارتخانه هستند؟

لذا به نظر می رسد به جای آنکه یک مقاله علمی یا تحقیقی باشد، بخش اعظم مقاله بیشتر حالت توصیفی و شرح وقایع تاریخی است که حتی آمیخته با افسانه است که استنادات تاریخی معتبر ندارد. از کلیله و دمنه و شهر سوخته و به طور کلی از هنر و باستان شناسی و تاریخ و فرهنگ و قدمت و زلزله صحبت کرده است، تا اینکه اختصاصا به مسائل و چالش های حیطه سلامت بویژه در خصوص مشکلات طرح تحول سلامت، تخلفات و خطاهای پزشکی ، فساد گسترده در حیطه سلامت و آموزش و پژوهش کشور، نارضایتی مردم از وضعیت بهداشت و درمان، رشد قارچ گونه دانشگاه های متعدد که فقط با کسب درآمد و دادن مدرک فارغ التحصیلان بیسواد و غیر متبحر و کارآمد و بیکار تحویل جامعه می دهند. به عنوان مثال تصویری از ابن سینا گذاشته شده است که این تصویر مستند تاریخی ندارد و طرح فرضی آن مربوط به یکی از نقاشان تاریخ معاصر ایران است. یا ادعا می شود که کاشف الکل رازی بوده است ولی تاریخ علم کسی را به عنوان کاشف الکل معرفی نکرده است. زیرا الکل از چند هزار سال قبل برای بشر شناخته شده بوده است. البته موارد دیگر که خارج از این یادداشت کوتاه است و بیشتر مطالب نقل قول هایی است که از وبسایت ها، ویکی پدیا و دائره المعارف ها گرفته شده است که براحتی برای عموم قابل دسترسی است.

مقاله تنها چند شکل محدود دارد که بودن یا نبودن آن ها ضرورتی ندارد و اطلاعات و داده های مفیدی بدست نمی دهد. از نظر داده مقاله بسیار ضعیف است زیرا فقط در دو جا به ارقام تعداد دانشجویان اشاره می کند که حتی رفرانس های مربوط هم به آن ها لینک نمی شود. ولی در هیچ جای مقاله به تعداد دانشگاه ها و دانشکده های وزارت علوم و وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد یا به آمار بیماران و توزیع آن ها و غیره اشاره ای نشده است. این آمار حتی در مراجع رسمی وزارت بهداشت  هم وجود ندارد. تنها داده های این مقاله مربوط به جدول بدون شماره است که البته به طور کامل از منبع دیگری گرفته شده است.

 تعداد زیادی کوآتور ( 45 نویسنده) که اکثرا هم خارج از ایران هستند در این مقاله آورده شده است که نقش و وظیفه هر کدام دقیقا مشخص نیست و این شبهه را بوجود می آورد که دوستان و آشنایان برای اینکه در لنست نیز مقاله داشته باشند یک دورهمی تشکیل داده اند. در بخش کانتریبیوترها فقط به تعداد محدودی نام اشاره می شود و دقیقا اشاره می کند که بعضی از نویسندگان تنها این مطلب را خوانده اند و چند نفر دیگر از نویسندگان نظرات آن ها را جمع آوری کرده اند! مشخص نیست که ایا این تحیقق با گرنت دولت ایران هم انجام شده است یا خیر؟ و آیا مطالب این تحقیق مورد تایید رسمی مقامات ایران هست یا صرفا نظرات خود نویسندگان است.

نکته مهم هزینه چاپ این مقاله است. بر اساس سایت رسمی لنست، برای هر صفحه 400 پوند هزینه چاپ مقاله دریافت می شود که با احتساب 22 صفحه ( بدون در نظر گرفتن ضمیمه) و اضافه کردن VATجمعا به رقم 10560 پوند یعنی بیش از 180میلیون تومان میرسد و این سوال که آیا این مقاله شایستگی پرداخت چنین هزینه ای ( چه شخصی و چه از بیت المال ) به خصوص در این وضعیت تحریم را دارد؟ و البته سوال دوم که شایستگی این مقاله برای پژوهش برتر شناخته شدن چیست و این پژوهش کدامیک از صدها معضل حیطه سلامت را برطرف کرده است؟