تأملی بر حذف ۵۸ مقاله پژوهشگران ایرانی از مجلات دو ناشر

خبر کوتاه، گویا و تلخ بود بیانیه ای که در تاریخ ۱۱آبان ۱۳۹۵ در پایگاه خبری نشر”اسپرینگر نیچر”( Springer Nature)پخش شد از جمع آوری ۵۸ مقاله ی نوشته شده توسط ۲۸۲ محقق ساکن ایران از این نشریه خبر داد. براین اساس “بایومِد سنترال”(BMC) از این تاریخ ۲۸مقاله را از فهرست منتشره ی خود جمع آوری می کند. بایومد سنترال و اسپرینگر همچنین از بررسی موشکافانه ۴۹مقاله دیگر نیز خبر دادند. این دو سازمان علمی زیر نظر نشر”اسپرینگر نیچر” فعالیت می کنند. دلیل افشاگری و حذف این مقالات از نشریات فوق پیدا شدن مدارکی دال بر دزدی علمی(Plagiarism) و عوامل مشابه ذکر کرده اند بطوریکه ۷۰ درصد از مقالات بررسی شده این گروه در نشریه اسپرینگر حاکی از رتوشه کردن و دستکاریِ اطلاعات، بازنویسی و دزدی علمی است. همچنین سخنگوی بایومِد سنترال، امی بورک ویت، نشانه هایی را برای تأیید دزدی علمی ۹۳درصد این مقالات عنوان می کند.


داشتنِ مقاله آی اس آی در سال های اخیر بدون توجه به شناسه های اخلاق علمی و نیازسنجیِ جامعه، به یک امتیاز در چرخه علمی کشور تبدیل شده است، امتیازی که چون با استقبال نهادهای قدرت و رسانه های داخلی درجهتِ اعلام غرورِ تعداد بالایِ مقالات علمی ایرانیان در جهان مواجه شده، شناسه های نقص خود را کمتر نشان داده است. بنابراین دور از ذهن نبود اگر روزی یکی معتبرترین نشریات علمی جهان از دزدی علمی و ناراستی اطلاعاتِ محققان کشورمان سخن به میان آورد و ما نیز بی تفاوت از این رسوایی راه پیش گرفته را ادامه دهیم!
بی شک آسیب شناسی این نقیصه، کاری گسترده را می طلبد اما ذکر این نکته لازم است که در کشورهای پیشرفته، نخبگان علمی، وظیفه ی اکتشاف و جستجو برای حل مشکلات مبتلابه را برعهده دارند. آنها خود را در بطن جامعه می بینند، بنابراین مشکلات را مورد ارزیابی و دقت قرا می دهند؛ سوالات مداوم مطرح می کنند، به “توصیف” دقیق موضوع دست می زنند تا به “تحلیلی درست” برای رفع معضلاتی که وجود دارد برسند؛ پس با کوشش و دقیق شدن در مسائل، به “کشف و نتایج” مهم می رسند. این بدان معناست که اساتید دانشگاه و پژوهشگران خود را گرفتار چرخه ی “مقاله برای مقاله” نوشتن نمی کنند بلکه اول مشکلات را می بینند، بعد مطالعاتشان را بر روی آن متمرکز می کنند!

در سال های اخیر بیشترین افتخار ما درخصوص تعداد بالای مقالات علمی در نشریات معتبر در حوزه پزشکی و شاخه های وابسته بدان بوده است چنانکه در علوم انسانی غیر از تکرارِ نظریات غربی و در بهترین حالت نقدهایی که بیشتر خوراک داخلی داشته اند، پژوهش هایی در سطح جهانی نداشته ایم! اما متاسفانه در میان ۳مجله از نشریه اسپرینگر که جعلی بودن مقالات نویسندگان ایرانی در آنها مورد اشاره قرار گرفته است به ترتیب ۱ مقاله در مجله آسیب شناسی بالینی تطبیقی، ۴ مقاله در مجله بیماری های انگلی، ۲۵ زیست شناسی تومور هستند؛ و درمیان مجلات نشریه بایومِد سنترال نیز، ۲۳مقاله در مجله آسیب شناسی برشناختی، ۲مقاله در سرطان سلول بین المللی و مجله پژوهش های تخمدان و یکی هم در مجله جهانی جراحی انکولوژی جای می گیرند!

بنظر می رسد که بیانیه ی فوق، حرف جدیدی برای ما دارد؛ اینکه نگاه ویترینی به علم و دانش، شخصیتی بازاری را برای پژوهشگر ایرانی ساخته است بنابراین او تمام تلاشش نه ارائه پژوهشی برای حل بحران های جامعه است بلکه می کوشد تا در زمان کوتاه و زحمتِ کمتر، مقاله یا کتابی را نشر دهد تا مورد تحسین و تشویق مالی از طرف نهادهای مختلف قرار بگیرد و نهادهای مربوطه هم در بوغ و کرنا کنند که بله ما از لحاظ تولیدات علمی و تعداد مقالات در نشریات خارجی در جهان مقام بالایی داریم! و البته امروز نتیجه ی ویترینی شدن علم در انعکاسِ خبرگزاری های جهان در رابطه با حذف ۵۸مقاله از محققان ساکن ایران از نشریه نیچر را می توانیم ببینیم و احتمالن بررسی های مجلات علمی دیگر جهان درخصوص مقالات ایرانیان، با دقت بیشتری شروع خواهد شد، پس باید منتظر نتایج بعدی این مسیر غلط و ویترنی شدن علم بمانیم.

نویسنده: انصار امینی