ریشه بدخیمی به نام مقاله نویسی کجاست؟ دانشجو، استاد یا مزدور مقاله نویس

ریچارد استون دبیرعلمی مجله”Science” تنها فردی نیست که از رسوایی اخلاق در نشر علوم در معتبرترین مجله علمی دنیا مقاله ای را منتشرمی‌کند. محققین داخلی و خارجی دیگری نیز در طی چند سال اخیر به کرات از این سرطان بدخیم که به جان علوم ایران افتاده است بارها مطالبی را بیان نموده اند. اما به راستی ریشه این بدخیمی کجاست ؟ دانشجو، استاد و یا مزدوران مقاله نویس


بررسی اجمالی در مقالات و تحقیقات میدانی متاسفانه  بیانگر ریشه دار بودن این معضل علمی در برخی لایه های اجرایی و علمی دانشگاه ها دارد. موارد متعددی از توصیه برخی به ظاهر استادان به واگذاری مقاله نویسی به مزدوران مقاله نویسی دارد.

اخیرا متاسفانه در یک دانشگاه بزرگ کشور عالی‌ترین مقام علمی مرتبط به طور رسمی ازیک گروه دعوت رسمی نموده و با در اختیار گذاشتن یک دفتر و یک منشی اجازه کلاهبرداری کلان به وی و گروهش داده است. بطوریکه با عنوان تبدیل پایان نامه به مقالات و انتشار آنها در مجله ISI  حتی مبالغی در حدود ۱ الی ۳ میلیون تومان از هر دانشجو نیز اخذ شده و مبالغی معادل ۲ میلیون تومان نیز ازسوی  معاونت به وی پرداخت شده است. متاسفانه این اقدام در نهایت باعث انتشار حداقل ۵۰ مقاله علمی به نام آن دانشگاه در یکی از مجلات به ظاهر ISI درکشور پاکستان گردیده است که رسوایی این  عمل ضداخلاقی در جلسات ISI نیز انعکاس یافته است.

جستجوی ساده در بین حدود ۵۰ مقاله مشخص می کند که نام آن مقام مسئول در حداقل ۷۰ درصد مقالات منتشره وجود دارد. درست است که با اقدام وزارت متبوع مقام مرتبطه از کار بر کنار گردیده و لیکن ضررهای بی شمار و جبران ناپذیراعتبار علمی دانشگاه مرتبط و متعاقبا ایران را چه کسی می‌خواهد جبران نماید؟ و یا مورد دیگری که متاسفانه هم اکنون نیز در جریان است یکی از بخش های اجرایی در یکی از دانشگاه های کشور بطور رسمی و تقریبا هر روز مشغول ارایه تبلیغات برای نوشتن مقاله و راه اندازی به اصطلاح “قطار پژوهشی” برای دانشجویان را دارد. حالا سوال اساسی این است که تبلیغ یک پدیده ضداخلاقی آن هم از سوی مسئولین دانشگاه اقدامی قانونی است یا خیر؟ آیا وقت آن نرسیده که به جای متمم کردن دانشجویان ابتدا زمینه های معضل مقاله نویسی در دانشگاه‌ها بررسی و ریشه آنها خشکانده شود؟